ب وبلاگ خودتون خوش اومدید نظر یادتون نره نظر تبلیغاتی حذف میشه دمتون گرم لوگوی مارو هم تو وبلاگ یا سایتتون بزارید

 - مانتو جین کوتاه و تنگ
- شلوار از این کوتاها!!!

- سایه چشم بنفش (که با رنگ جیغشان ست باشد)
- ابروی تراشیده و تاتو شده
- لنز زیبایی آبی یا سبز
- زلف طلایی مش شده !!!
هر جا از اینا دیدید بدانید دوست دختر و ناموس کسی است ! پس چشمتان را درویش نموده و رد شوید تا زنگ نزده به دوست پسرش و او نیز بیاید شکمتان را سفره نماید !!!
این موجودات دوست داشتنی غالباً کنار خیابان ها ، در کافی شاپ ها و پارک ها به وفور یافت می شوند .
برای به دست آوردن دوست دختر به موارد زیر نیاز دارید:
- یک عدد کاغذa4
- یک عدد خودکار
طرز تهیه : ابتدا خودکار را برمیداریم و یک عدد ۵ خیلی بزرگ روی کاغذ می رسمیم (یعنی رسم میکنیم ) سپس کاغذ را ۱۸۰ درجه سانتیگراد میچرخانیم تا نوک ۵ به طرف پایین باشدسپس یک پاره خط اوریب روی این ۵ نگون بخت مادر مرده ی واژگون شده میکشیم و روی نوک بالایی پاره خط یک عدد هشت کوچک میکشیم که مثلاً تیره ! سپس زیر آن مینویسیم :
بخدا تو تنها عشق منی (فقط مواظب باشد خدا نزند توی کمرتان)
حالا کار شما کامل شده آن را با یک شاخه گل صورتی تقدیم یکی از آن موجودات کنید . به احتمال زیاد اینی که کشیدید تاثیر به سزایی در تحریک احساسات و عواطف جنس لطیف دارد البته احتمال های دیگری نیز وجود دارد مانند:
- در آوردن لنگه کفش توسط جنس لطیف
- جویده شدن خرخره ی شما توسط جنس لطیف
- زنگ زدن به ۱۱۰ توسط او
- جیغ زدن
- نثارکردن به روزترین فحش های خواهر مادری و…
این دیگر با شانس شما رابطه ی مستقیم دارد
این موجود زیبا بسیار احساسی بوده
پس از بدست اوردن او بسار باید مواظبش بود تاخدای نکرده احساساتش جریحه دار نشودسعی کنید باملایمت زیاد با او رفتارکرده تا عشق را تجربه کنید

اگه از این مطلب خوشتون اومد کپی کنید ولی خواهشا روی عکس زیر کلیک کنید و بعد [vote] را بزنید

Top Blog


 



+ نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:دوست دختر,تعریف,تعریف دوست دختر,طنز,!,ساعت 12:47 توسط MoBiN |

355 چرا بعضی از دختر خانم ها شوهر پیدا نمی کنند؟

چرا بعضی از دختر خانم ها شوهر پیدا نمی کنند؟

دوست دارید ازدواج کنید اما احساس می‌کنید که هیچ کدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند به‌عنوان یک گزینه احتمالی به شما فکر کنند؟اطراف‌تان کسانی هستند که مشترکات زیادی با شما دارند اما آن‌ها هم تنها به‌عنوان یک دوست روی شما حساب می‌کنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟

دوستان دوره دبیرستان و دانشگاه‌تان یکی‌یکی سر خانه و زندگی خودشان رفته‌اند و احساس می‌کنید که تنها مانده‌اید؟ اگر مدام ذهن‌تان را با این فکر و خیال‌ها پر کرده‌اید، بهتر است دست بردارید و از مجردی‌‌تان یک بحران پر از غصه نسازید.شاید هنوز آمادگیازدواج ندارید و نتوانسته‌اید آنطور که باید برای ساختن یک زندگی مشترک آماده شوید. ازدواج کردن موضوعی نیست که بتوان برایش الگو و راه حل ارائه کرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواج‌تان آماده‌تر شوید و دست از این نگرانی‌ها هم بردارید.

آه و ناله نکنید

به منفی‌بافی‌های‌‌تان پایان دهید. وقتی که با دوستان یا خانواده‌‌تان صحبت می‌کنید، خشم یا عصبانیت‌‌تان از این‌که ازدواج نکرده‌اید را بروز ندهید. به جای این‌که مدام از ازدواج نکردن‌تان حرف بزنید سعی کنید در مورد موضوعاتی که برای طرف مقابل‌تان جالب است گفت‌وگو کنید.می‌توانید با توجه به شخصیت فرد مقابل‌تان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکرده‌اید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی بگویید که هنوز با فردی که برای‌تان مناسب باشد روبه‌رو نشده‌اید.

دوستی‌ هایتان را خراب نکنید

برای جلب توجه دیگران به هر شیوه‌ای متوسل نشوید. اگر شما یک دوست یا همکار‌ دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس می‌کنید، می‌تواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود که آیا می‌توانید زوج خوبی برای هم باشید یا این‌که او هم همین علاقه را به شما دارد؟

هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشق‌تان به زبان بی‌زبانی، رابطه دوستی‌‌تان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین واکنش‌هایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید.از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقه‌مند است، واکنش خصمانه‌ای نشان ندهید و دوستی‌‌تان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش می‌دهد و تنهایی‌‌تان را از بین می‌برد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که به‌خاطر این‌که عاشق‌تان نیست از زندگی‌‌تان بیرون برود؟

زندگی‌‌ تان را شلوغ کنید

برای مشغول کردن ذهن‌تان و شلوغ کردن زندگی‌‌تان راه‌های دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچ‌چیز نمی‌تواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر ازتک‌بعدی بودن دست بردارید و مشغولیت‌های دیگری برای خود‌تان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر می‌کند. سعی کنید کار مورد علاقه‌‌تان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگی‌‌تان دلیلی پیدا کنید.این دلیل می‌تواند کار، تحصیل، دوستان‌، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور که گفتیم این موارد نمی‌تواند جای یک رابطه حمایت‌گرانه و عاطفی را پر کنداما اگر شما زندگی‌‌تان را پوچ و بی‌معنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن به‌خود و زندگی‌‌تان داشته باشید، حال‌تان خیلی بهتر از حالا می‌شود.

قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان کمتر می‌شود. ممکن است با ازدواج‌کردن هر کدام آن‌ها از خود بپرسید که چرا شمانتوانسته‌اید یکی از گزینه‌ها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند که مورد توجه قرار می‌گیرند اما به جای این فکر و خیال‌ها سعی کنید در خود معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایده‌آل ضروری هستند.

آدم‌های اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگی‌‌تان انجام می‌دهید روی شما قضاوت می‌کنند. بدخلقی‌ها، بهانه‌گیری‌ها، رفتارهایی که با خانواده‌‌تان دارید و بسیاری موارد دیگرمی‌تواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزار‌تان می‌دهد، به همه این جزئیات توجه کنید. ظاهر‌سازی‌ کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه این‌ها را تغییر دهید.

از رابطه‌ های‌‌ تان درس بگیرید

ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست خورده را تجربه کرده باشید و این شکست‌های مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. به‌جای این‌که احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکست‌ها درس بگیرید. رابطه‌های شما به چه دلایلی شکست خورده؟چه اشتباهاتی کرده‌اید و چه کارهایی می‌توانستید و نکرده‌اید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل می‌گیرد بلکه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید.

رابطه‌ها و زندگی‌های مشترک اطرافیان‌تان هم می‌تواند برای شما الگوی خوبی باشد این‌که چه رفتارهایی انجام می‌دهند که از نظر‌تان اشتباه است و باید از آن‌ها بپرهیزید و چه رفتارهایی می‌تواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد.از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطراف‌تان هم دقت کنید. شاید با همین بررسی‌ها بتوانید در تصمیم‌گیری آینده‌‌تان هم موفق‌تر باشید و بدانید که چه مردی می‌تواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.

وسواس را کنار بگذارید

محافظه کاری‌های بی‌مورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف‌های‌شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان‌تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می‌کنند اما شما اهمیتی نمی‌دهید، باید کمی در نگاه‌تان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایده‌آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفته‌ای با خواستگارهای‌تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم‌ها را بهانه نه گفتن نکنید.

فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می‌توان از آن‌ها ایراد گرفت. شما نمی‌توانید یک شخصیت بی‌عیب و نقص را به‌عنوان همسر‌تان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.

تکلیف‌تان را روشن کنید

شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش می‌دهد چنین قدمی بردارید.اگر نمی‌دانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یک مشاور بروید. با شرکت در کلاس‌های آمادگی ازدواج می‌توانید تا حدودی تکلیف‌تان را روشن کنید و هم آگاهانه‌تر انتخاب کنید و هم منطقی‌تر پیش بروید.

اگه از این مطلب خوشتون اومد کپی کنید ولی خواهشا روی عکس زیر کلیک کنید و بعد [vote] را بزنید

Top Blog




 

129835 919 چرا بعضی ها اين همه دوست‌ داشتنی اند؟

چرا بعضی ها این همه دوست داشتنی اند؟

 

نه سحر و جادوست و نه کار گردنبند مهره مار. آدم‌های دوست‌داشتنی و دلنشین، راز‌های دیگری دارند؛ راز‌هایی که اگر چشم‌تان را روی رفتار‌های دیگران ببندید از آنها بی‌خبر می‌مانید. دوست‌داشتنی‌ها آدم‌های اطراف‌شان را خوب می‌شناسند و می‌دانند از چه میانبر‌هایی می‌توانند بیشترین تاثیر را روی آنها بگذارند. پس اگر می‌خواهید شما هم به جمع دوست‌داشتنی‌ها وارد شوید، دنبال فوت و فن خاصی نگردید. شما باید آرام‌آرام شخصیت‌تان را الک کنید و ویژگی‌هایی که چشم دیگران را خیره می‌کند در خود نگه دارید. پس هر روز یک قدم به دوست‌داشتنی شدن نزدیک‌تر شوید.
مهره مار دست کیست؟

«هوا را از من بگیر، خنده‌ات را نه» شعر مشهور پابلو نرودا، بیان واقعیتی است در زندگی آدمی؛ یک انسان طبیعی، همان‌طور که به آب، هوا و خوراک محتاج است، حتی گاهی بیشتر از آنها، به چیز دیگری احتیاج دارد: توجه، احترام، محبت، عشق یا… .

همه ما، مرد یا زن، کودک یا سالمند، فقیر یا ثروتمند، پیروز یا شکست‌خورده، خوشحال یا غمگین، در هر حالی، به این «توجه» محتاجیم و این نیاز را ممکن است هزار جور بیان کنیم؛ یکی به زبان می‌آورد، یکی در رفتارش پیداست و دیگری فقط در نگاهش. حتی ممکن است چنان خویشتن‌دار باشیم که هیچ کس نفهمد، اما خودمان نمی‌توانیم انکارش کنیم.

اغراق نیست اگر بگوییم اغلب دعواهای زن و شوهری یا دلخوری‌های دوستانه، ریشه در همین مسئله دارند. می‌خواهیم به ما توجه شود و وقتی نمی‌شود یا به اندازه نباشد، دلخور می‌شویم و این را به صورت واکنش‌های پرخاشگرانه بیان می‌کنیم. می‌خواهیم دوست داشته شویم و وقتی احساس می‌کنیم به اندازه کافی دوستمان ندارند، افسرده یا عصبی می‌شویم. می‌خواهیم احتراممان را حفظ کنند و وقتی فکر می‌کنیم به ما توهین شده، اگر زورمان برسد، تلافی می‌کنیم و دعوا راه می‌اندازیم و اگر نرسد، در خودمان ریخته و حرص می‌خوریم و جایی دیگر، سر کس دیگری خالی می‌کنیم.

همه ما نیاز داریم دوست داشته شویم، محبوب و محترم باشیم، تحسینمان کنند، از خطاهایمان بگذرند و خلاصه، از گل بالاتر به ما نگویند.

اما گاهی یک موضوع را فراموش می‌کنیم: باید لیاقتش را داشته باشیم. خودخواهی محض است که هرطور دلمان خواست با بقیه رفتار کنیم و بعد توقع داشته باشیم همه قربان صدقه‌مان بروند. (بگذریم که گاهی چون قدرت داریم و از ما می‌ترسند، این طور رفتار می‌کنیم، ولی لازم به توضیح نیست که این محبوبیت فریبنده، نه پایدار است و نه ارزشی دارد، چون صادقانه نیست.) این مقاله، درباره بعضی از ابتدایی‌ترین اصولی صحبت می‌کند که می‌تواند شما را در قلب دیگران جا دهد، اگر لیاقتش را داشته باشید!
می‌خواهید همسرتان عاشق شما باشد؟ از ایـن راه برویـد

کنار نکشید

اگر به همسرتان وعده‌ای داده‌اید و اگر راهی را با هم شروع کرده‌اید، حق ندارید خسته شوید و کنار بکشید. یادتان نرود که همسرتان روی حمایت شما حساب کرده و بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید، این است که حمایت عاطفی‌تان را از او دریغ کنید. به او بفهمانید که در سختی‌ها و شادی‌ها در کنارش هستید تا علاقه‌اش به شما صدچندان شود.

مرموز نباشید

کشف‌ناشدنی بودن یکی از دلایلی است که می‌تواند یک مرد را از شما دلزده کند. درست است که همه آدم‌ها راز‌هایی درون‌شان دارند اما اگر بخواهید به همسرتان ثابت کنید که نمی‌تواند سر از کار شما دربیاورد، کار را خراب کرده‌اید. فراموش نکنید که پنهان کردن واقعیت‌های کوچک و دروغ گفتن در مورد مسائل مالی و ارتباطات‌تان هم می‌تواند رابطه شما را به نقطه بحران برساند.

خودخواه باشید

گمان نکنید با قربانی کردن خودتان می‌توانید او را عاشق‌تر کنید برای بیشتر کردن عشق‌تان هم که شده کمی خودخواه باشید. به فکر سلامت‌تان باشید و به‌دلیل آنکه فداکارتر جلوه کنید خودتان را نادیده نگیرید. بد نیست اگر بخشی از پولی که در حساب‌تان هست را فقط برای خودتان خرج کنید. اگر شما خود را قربانی کنید، به مرور به زنی خسته تبدیل می‌شوید که برای همسرتان هم هیچ زیبایی‌ای نمی‌تواند داشته باشد.

مسئولیت‌پذیر باشید

حتما در زندگی مشترک شما، مسئولیت بعضی کارها و تصمیم‌ها بر عهده شماست. پس با جدیت روی آنها تمرکز کنید و نگذارید هیچ‌چیز شما را از انجام وظایف‌تان باز دارد. در جریان این زندگی، ممکن است اشتباهاتی را هم مرتکب شوید اما باز هم باید مسئولیت‌شان را برعهده بگیرید و هرگز با فریب و دروغ از زیر این بار شانه خالی نکنید.

احترام بگذارید

صمیمیت را با بی‌احترامی اشتباه نگیرید. شما باید بتوانید برای همسرتان، عقایدش و تمام افراد و چیزهایی که برای او محترم هستند ارزش قائل شوید. یکی از بدترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید، این است که وقتی فوتبال می‌بیند شبکه را عوض کنید. این کار فقط تغییر دادن کانال تلویزیون نیست، بلکه برای همسرتان به معنای بی‌تفاوت بودن شما نسبت به علائقش است.

کهنه نشوید

شاید قبل از آنکه ازدواج کنید، برایتان عجیب باشد که چطور ۲نفر می‌توانند ده‌ها سال در کنار هم زندگی کنند و تکراری نشوند اما واقعیت این است که اگر مراقب نباشید، روزی برای هم تکراری خواهید شد. اگر می‌خواهید روز به روز بیشتر دوست‌تان داشته باشد از شیوه پوشیدن لباس گرفته تا شرایط اجتماعی و هر معیار دیگری را موردتوجه قرار دهید. سعی کنید همیشه حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشید و هر روز نو شوید.

ضعف‌هایش را کمرنگ ببینید

همسرتان هم مثل شما و هر آدم دیگری نقطه ضعف‌هایی دارد. ممکن است علاقه یا توانایی ادامه تحصیل را نداشته باشد، رانندگی‌اش بد باشد یا ایراد‌هایی در ظاهرش وجود داشته باشد. اگر شما او را با همین ویژگی‌ها انتخاب کرده‌اید، پس دیگر ضعف‌هایش را به رخش نکشید؛ مردها عاشق زن‌هایی هستند که ناتوانی‌هایشان را نادیده می‌گیرند.

بهترین باشید

مسلما او روزی شما را به ‌دلایلی انتخاب کرده است پس از آنها باخبر شوید. مهربانی، صبوری، حمایت‌گری یا هر ویژگی دیگری که دلیل اصلی به‌وجود آمدن این عشق بوده را بشناسید و سعی کنید این ویژگی‌ها را در خود تقویت کنید.

خود قدیمی‌تان باشید

اگر گمان می‌کنید باید طبق خواسته‌های او زندگی کنید و خود قدیمی‌تان را فراموش کنید در اشتباهید. آنچه شما را در نظر یک مرد دلنشین‌تر می‌کند، داشتن یک هویت مستقل و زندگی در کنار زنی است که همیشه حرف شنیدنی‌ای برای گفتن دارد.

ببخشید

همسرتان اشتباهی کرده و به احساسات شما و زندگی مشترک‌تان آسیب زده؟ آیا شما گفته‌اید که او را می‌بخشید و باز هم در کنارش می‌مانید؟ اگر چنین قولی داده‌اید به حرف‌تان وفا کنید و دیگر موضوع را به رخش نکشید. اشتباهات همسرتان را مثل پتک توی سرش نکوبید تا عشقش به شما کم نشود.
می‌خواهید شمع مجلس شوید؟ از این راه بروید

حرفی برای گفتن داشته باشید

در گروه‌های دوستی، کسی می‌درخشد که حرف‌هایش تازه و جالب است. اگر می‌خواهید دیگران توجه بیشتری به شما کنند، باید روی فن بیان‌تان بیشتر کار کنید. شما باید بتوانید با صدایی لطیف‌تر صحبت کنید و همیشه ضرب‌المثل‌ها، داستان‌ها و حتی لطیفه‌هایی را برای پیوند زدن با موضوعات در آستین داشته باشید.

به فکر دیگران باشید

بهترین دوست‌ها کسانی هستند که همیشه و در هر کاری می‌توان روی کمک‌شان حساب کرد. دلیلی ندارد که شما برای دوست‌تان فرش زیر پای‌تان را بفروشید اما شاید بتوانید در روزهای سخت زندگی‌اش، چند ده یا چند صد هزار تومان به او قرض بدهید. دلیلی ندارد از کارهای مهم‌تان به‌خاطر او بگذرید اما می‌توانید در وقت‌های خالی‌تان، به او در حل مشکلاتش کمک کنید.

از منابع‌تان خرج کنید

شاید توان کمک کردن به دوست‌تان را نداشته باشید اما مسلما در اطراف شما آدم‌های دیگری هستند که می‌توانند او را راهنمایی کرده یا مشکلش را حل کنند. پس کسانی که می‌شناسید را به دوستان‌تان معرفی و راه را برای حل مشکلات‌شان آسان‌تر کنید.

غلط‌گیر نباشید

شما می‌توانید اطلاعات‌تان را با دیگران به اشتراک بگذارید اما در عالم دوستی، نباید مثل یک لاک غلط‌گیر مدام با اطلاعات‌تان دیگران را اصلاح کنید. شاید گاهی لازم باشد که اشتباه دوست‌تان را با آرامش و مهربانی به او گوشزد کنید اما اگر بخواهید کلمه‌کلمه حرف‌هایش را اصلاح کنید، دیگر در دلش میلی به دعوت کردن دوباره شما باقی نخواهد ماند.

راستش را بگویید

وقتی صحبت از دروغ به میان می‌آید، ذهن شما به سمت پنهان کردن بزرگ‌ترین حقیقت‌ها کشیده می‌شود اما در دنیای دوستی، حتی دروغ‌های کوچک و بی‌ضرر هم می‌توانند چهره شما را تخریب کنند. همین‌که قیمت جنسی که خریده‌اید را بیشتر بگویید یا با گفتن دروغ‌های کوچک، غیبت‌تان را در گروه دوستی توجیه کنید می‌تواند شما را از یک فرد دوست‌داشتنی به یک انسان دروغگو تبدیل کند.

جملات منفی را حذف کنید

در ذهن همه آدم‌ها، اتفاقات، خاطرات و تصاویر ناخوشایند وجود دارد اما اگر می‌خواهید دوست‌داشتنی‌تر باشید، بهتر است در چند ساعتی که دور دوستان‌تان جمع شده‌اید، این تصاویر را کنار بگذارید. سعی کنید جز خاطرات خوشایند، چیزی را تعریف نکنید و هنگام وارد شدن به جمع‌های بزرگ دوستانه، غصه‌های‌تان را پشت در بگذارید.

خودتان باشید

دنیای دوستی میدان رقابت نیست؛ پس هرگز در میان دوستان‌تان خود را بیشتر از آنچه هستید جلوه ندهید. لاف زدن‌های مالی و حتی بزرگنمایی در مورد جایگاه اجتماعی‌تان می‌تواند چهره شما را در میان دوستان خراب کند. برای دوست‌داشتنی بودن، باید خودتان باشید؛ با تمام سادگی‌ها و حتی ضعف‌های‌تان.

شنونده خوبی باشید

شاید نتوانید از نظر مالی دوست‌تان را یاری دهید و شاید آنقدر مشغله داشته باشید که نتوانید زیاد به او سر بزنید اما همین‌که برای حرف‌هایش دو گوش خوب باشید می‌تواند حس بهتری را نسبت به شما ایجاد کند. پس همیشه برای شنیدن حرف‌های دوست‌تان حاضر باشید و بدون آنکه در موردش قضاوت کنید، تنها گوش کنید.

موقعیت شناس باشید

برای اینکه افراد در کنار شما احساس خوبی داشته باشند و حسابی خوش بگذرانند، باید کمی ریزبین‌تر باشید. شما باید روحیات دوستان‌تان را خوب بشناسید و برنامه‌ای متناسب با روحیات‌شان را طراحی کنید. دوست شما از فیلم دیدن لذت بیشتری می‌برد یا دوست دارد در طبیعت والیبال بازی کند یا جوجه کباب بخورد.

ظاهر را حفظ کنید

خنده به لب بودن و به تن کردن لباس‌های رنگی هم در بالا بردن زیبایی شما بی‌اثر نیستند. در این روزهای پر از مشغله، حتی دیدن یک چهره خندان و یک لباس آراسته و شاد می‌تواند به افراد آرامش دهد. پس برای دوستان‌تان ارزش قائل شوید و با ظاهری خسته در مقابل‌شان حاضر نشوید.

می‌خواهید عشق رئیس باشید؟ از این راه بروید

چراغ ذهنتان را روشن کنید

دیگر دوره و زمانه کارمند‌هایی که تنها پیرو حرف‌های رئیس‌شان هستند و از چارچوب وظایفی که در شرح‌کار‌شان آمده یک قدم آن طرف‌تر نمی‌روند به سر آمده است. مدیران امروز به‌دنبال کارمند‌هایی خلاق هستند که همیشه ایده‌های تازه را در ذهن دارند. پس اگر گمان می‌کنید موضوعی می‌تواند به پیشبرد کار شما کمک کند، حتما آن را بیان کنید. البته خلاقیت شما تنها در حوزه وظایف‌تان محدود نمی‌شود. قطعا دادن ایده‌های خلاقانه در حوزه‌های دیگر هم می‌تواند علاقه رئیس‌تان را به شما چند برابر کند.

منظم باشید

مرتب بودن میز کار‌تان، فهرست کردن کارهایی که باید انجام دهید به‌ترتیب اولویت‌شان و نگهداری از اسناد و اطلاعاتی که ممکن است هرازگاهی به آنها احتیاج پیدا کنید، می‌تواند از شما در ذهن رئیس‌تان یک کارمند منظم و دقیق بسازد، پس با شلختگی این فرصت را از دست ندهید. به هم ریختگی و فراموش کردن کار‌ها، چهره شما را به یک فرد بی‌مسئولیت شبیه می‌کند که نمی‌توان در مورد موضوعات مهم به او اعتماد کرد.

از او کمک بگیرید

قطعا هزار و یک چیز در حوزه کار شما وجود دارد که به آن مسلط نیستید، پس می‌توانید در مورد آن موضوعات، از رئیس‌تان کمک بگیرید و به او نشان دهید که به دانشش محتاج هستید. البته قرار نیست از همان ساعت اول کار تا پایان روز از رئیس‌تان سؤال بپرسید. ولی بد نیست گاهی با پرسیدن سؤال‌های تخصصی و کلیدی توجه او را به‌خودتان جلب کنید.

از مخالفت کردن نترسید

درست است که کارمند‌های بله قربان‌گو خیال رئیس‌ها را راحت می‌کنند اما از نظر هر مدیری، آنها آدم‌های منفعلی هستند که لیاقت ارتقا و صاحب‌نظر شدن را ندارند. اگر نمی‌خواهید تا ابد در این جایگاه درجا بزنید، بهتر است با ایده‌هایی که به‌نظرتان نادرست است، مخالفت کنید. البته کسانی که با تمام ایده‌ها هم مخالفت می‌کنند زیاد محبوب نیستند؛ پس با ملاحظه و به مودبانه‌ترین شکل ممکن، بگویید که از نظرتان چه راه‌حلی می‌تواند موثرتر باشد و اگر نظرتان پذیرفته نشد، حتما خواسته رئیس‌تان را به اجرا دربیاورید.

هوای همکارها را داشته باشید

یک مدیر موفق، از کارمندانش انتظار دارد که خود را عضوی از تیم بدانند و گذشته از تلاش برای پیشرفت خودشان، برای بهترشدن شرایط تیم هم تلاش کنند. آنها دوست دارند کارمند‌شان به فکر همکارانش باشد و نه تنها از نظر عاطفی بلکه از نظر شغلی و مهارتی هم آنها را یاری کند. شاید سرد بودن رابطه شما با همکاران دیگر‌تان، باعث سردی رئیس‌تان شده است. پس یک قدم به همکارتان نزدیک‌تر شوید و تلاش کنید به او در جریان مشکلات کاری، بیشتر کمک کنید.

نگویید نمی‌توانم

رئیس‌ها عاشق کارمندان آچار فرانسه هستند، یعنی کارمندانی که به هیچ کاری نه نمی‌گویند و از پس هرچیزی برمی‌آیند. اگر واقعا کاری را بلد نیستید، به دروغ خودتان را متخصص جلوه ندهید اما اگر می‌توانید آن را یاد بگیرید و از پس انجامش بربیایید، این موضوع را به رئیس‌تان توضیح دهید و با اشتیاق پیشنهادش را قبول کنید.

درگیر حاشیه نشوید

در محیط کار شما باید هم دیده شوید و هم دیده نشوید. دیده شدن در محیط کار به همان نشان دادن نبوغ و ایده‌پردازی مربوط می‌شود و دیده نشدن معنای بی‌حاشیه بودن را می‌دهد. در محیط کار از آدم‌های همیشه معترض نباشید یا درگیر حاشیه‌های کاری هم نشوید.

متخصص شوید

اگر می‌خواهید در این بازار آشفته کار، توجه رئیس‌تان را جلب کنید باید از عادی بودن فاصله بگیرید. شما می‌توانید یکی از زیرشاخه‌های حوزه کاری‌تان را انتخاب کنید و با مطالعه و بررسی دقیق آن، به مرور به یک متخصص تبدیل شوید؛ با کارجویان عادی تفاوت و حرف خاصی را برای گفتن داشته باشید.

راستش را بگویید

امروز نمی‌خواهید سر کار بروید! احتمالا نخستین فکری که به ذهنتان می‌رسد، مبتلاشدن به یک بیماری خیالی یا به دردسر انداختن یکی از اطرافیان‌تان است. اگر تا‌کنون از این راه‌ها استفاده می‌کردید، بهتر است از همین امروز برای صادق‌تر بودن با رئیس‌تان تلاش کنید، پس به جای بهانه‌آوردن حقیقت را با او درمیان بگذارید و بیهوده خودتان را به بیماری نزنید.

به فکر جیبش باشید

کارمندانی که به فکر جیب سازمان هستند همیشه محبوب‌ترند، پس تا می‌توانید به ایده‌هایی فکر کنید که باعث صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود. بد نیست اگر سازمان‌تان می‌خواهد برای انجام کاری که شما از پس آن برمی‌آیید هزینه اضافه‌ای بپردازد، شما پیشنهاد انجام دادن آن کار را بدهید.

 منبع:مجله سیب سبز

اگه از این مطلب خوشتون اومد کپی کنید ولی خواهشا روی عکس زیر کلیک کنید و بعد [vote] را بزنید

Top Blog



+ نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:,ساعت 12:33 توسط MoBiN |

 

 

 

اس ام اس جدید و خنده دار

اینایی که میگن ۲۱ دسامبر دنیا تموم میشه همونایی هستن که رفتن پشت بوم آرم پپسی را ببینن

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

مادربزرگم همیشه میگه موقع خوردن آب حتما ۳ بار بسم اللّاه بگید , چون ۳ تا جن در آب وجود داره …. . . . ۲ تا هیدرو جن و ۱ اوکسی جن

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

یکی از آپشن های عطر مشهدی اینه که برای از بین بردن بوش باید اون قسمت از بدن رو قطع کنی !

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

سوار تاکسی بودم ، دیدم یه دختر خوشگل و سنگین جلو نشسته پیاده شد ، دست کرد تو کیفش ، گفتم مهمون ما باش خانوم خوشگله دیدم از تو کیفش یه قبض در آورد داد به راننده گفت : ” این قبض و بگیر، بابا , وقت برگشتن برو عکسهای منم از آتلیه بگیر ” هی سرخ و سفید می شدم ، خواستم جمعش کنم، گفتم : ” دخترتون هستن ، ماشالا چقد حالت چشما و فرم صورتشون شبیه شما بود ” راننده گفت ” بیخود شیرین زبونی نکن ، الان مهمون کردنو بهت نشون میدم…!!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

برو حاجی من توی ۵ ترم کلا ۳۴واحد پاس کردم منو از ۲۱ دسامبر میترسونی

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

حواسمو پرت کردم افتاد زمین دستش شکست |: الان حواسم دستش درد میکنه

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

اخبار میگه: از هر ۵ ایرانی، ۱ نفر از ﺍﺳﻬﺎﻝ ﺭﻧﺞ ﻣﯿﺒﺮﻩ… . . . ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭﻥ چهار ﺗﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﺳﻬﺎﻝ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ…؟!!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

وقتی فهمیدم هوا آلوده است تصمیم گرفتم یه کاری کنم که بلکه باروون بیاد این بود که به خودم گفتم بهتره که ماشینم رو ببرم کارواش …! . . . آخه هروقت ماشینم رو می شووورم باروون می گیره …!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

نمی دونم چه حکمتیه که هم بیکارم ، هم وقت نمی کنم یه هیچ کاری برسم

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

ﺩﺍﺭﻡ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﻓﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩ . . . ﺑﻠﮑﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻫﻢ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﺑﺸﻪ…!!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

تا حالا دقت کردین بعضی وقتا تو آینه به خودتون نگامیکنین میبینین چقد خوشگلین،بعد…. . . . با گوشی که از خودتون عکس میگیرین میبینید شبیه “اورانگوتان” شدین

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

ساق پا چیست ؟ . . . وسیله ای برای یافتن میز در تاریکی !

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

شک ندارم که دیگه ۲۱ دسامبر پایان دنیاست . . . منم مثل خیلی از شما قبول نداشتم… اما امروز یه صحنه ای دیدم باور نکردنی… دختره راحت پارک دوبل کرد!!!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

ﺩﯾﺸﺐ ﺳﻮﺍﺭ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺍﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﺰﺩﻡ ﺑﺎﻫﺎش ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﭘﺮﯾﺪ ﺟﻠﻮم ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺮﻣﺰ ﮐﻨﻢ . . . ﭘﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻑ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ!!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

حتی اگه کسی بهت بدی کرد بازم هیچ وقت قلبش رو نشکون…!! چون فقط یه قلب داره…!! بزن دندوناشو بشکن که ۳۲ تا داره لامصب…!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

یکی از بچه ها روایت میکرد: رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین… جناب سروان داد زد : کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!! منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم : من جناب!!! گفت : پاشو اینا رو بشمار!!

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

هـرکـاری میکنــم آیفـونـم بـه اینتـرنــت وصــل نمیشــه . . . دکمـه شـو کـه میــزنـم در خــونـه بـاز میشــه ..!! پس این ملّت چی میگن ما با آیفون میایم اینتـرنــت؟؟

_-_-_-_-_-_-_-_ اس ام اس  خنده دار  _-_-_-_-_-_-_-_

من قبلاها به بدنم شامپو بدن خارجی میزدم ، اما از وقتی فهمیدم تو روز قیامت قراره بر علیه من شهادت بدن ، بهشون گریس هم نمیزنم ، آدم فروش های پس فطرت…!

اگه از این مطلب خوشتون اومد کپی کنید ولی خواهشا روی عکس زیر کلیک کنید و بعد [vote] را بزنید

Top Blog

 



+ نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:,ساعت 12:18 توسط MoBiN |

67skv0ioywazwu98vna.jpg

اگه از این مطلب خوشتون اومد روی عکس زیر کلیک کنید

Top Blog

بعد [vote] رو بزنید



ادامه مطلب


+ نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:عسک جدید,عسک,ask,ساعت 12:7 توسط MoBiN |

شاید این یه معنای حمله آمریکا و اسراییل به ایران باشد!!!

یک توضیح کلی درباره شایعه نابودی دنیا
آیا شب یلدای امسال پایان دنیاست؟

پایگاه اطلاع‌رسانی ناسا در واکنش به شایعات مطرح شده مبنی بر به پایان رسیدن دنیا در روز 21

دسامبر (اول دی ماه)، به سوالات مربوط به این شایعه پاسخ داده است.

مطلب زیر ازپایگاه اطلاع رسانی ناسا برداشت شده و در آن به سوالات مطرح در این مورد پاسخ داده

شده است:

....................................................................

سوال) آیا در سال 2012 خطری زمین را تهدید می‌کند؟ بسیاری می‌گویند که جهان در دسامبر 2012 به پایان می‌رسد.

ناسا) جهان در سال 2012 به پایان نمی‌رسد. سیاره ما بیش از 4 میلیارد سال به خوبی عمر کرده و دانشمندان معتبر دنیا هم می‌گویند در سال 2012 هیچ خطری زمین را تهدید نمی‌کند.
 

سوال) ریشه این پیش‌گویی که زمین در سال 2012 به پایان می‌رسد، از کجا آمده؟

ناسا) این داستان اولین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره‌ای به نام «نیبیرو» که سومری‌ها آن را

کشف کرده‌اند، در حال حرکت به سوی زمین است. ابتدا گفته می‌شد که این فاجعه در ماه می

2003 رخ می‌دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، زمان موعد به دسامبر 2012

تغییر کرد و به تقویم باستانی «مایا» ها که تحول بزرگ در سال زمستان 2012 را پیش‌بینی کرده بود،

ربط داده شد. به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعد پیش‌بینی شد.


سوال) آیا تقویم مایاها در دسامبر 2012 به پایان می‌رسد؟

  ناسا) دقیقا همانطور که تقویم‌هایی که در خانه دارید پس از 31 دسامبر به پایان نمی‌رسد، تقویم

مایا هم پس از 21 دسامبر 2012 تمام نمی‌شود. این تاریخ پایان یک دوره بزرگ تویق مایا است و پس

از آن همانطور که تقویم شما با اول ژانویه ادامه می‌یابد، این تقویم هم با آغاز یک دوره بزرگ دیگر ادامه می‌یابد.

 

سوال) آیا ناسا وقوع تاریکی سرتاسری زمین در تاریخ 23 دسامبر تا 25 دسامبر را پیش‌بینی می‌کند؟

ناسا) قطعا نه. نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین پیش‌بینی نکرده است. گزارش‌های

غلطی که در این مورد منتشر شده، ادعا کرده‌اند که چیزی نظیر بروز «به خط شدن گیتی» موجب

حاکم شدن این تاریکی می‌شود. اصلا چنین ترازی وجود ندارد (سوال بعد را ببینید). این شایعات

برگرفته از یک پیام آماده‌سازی است که «چارلز بولدن» مسئول ناسا منتشر کرده. این پیام بخشی از

یک برنامه دولتی است که با هدف بالا بردن آمادگی مردم انجام گرفته، اما هیچ‌گاه در آن صحبتی از بروز تاریکی نشده است.

 
 

سوال) آیا این امکان وجود دارد که کرات به نحوی در یک راستا قرار گیرند که بر زمین تأثیر بگذارند؟

ناسا) حداقل تا چند دهه آینده چنین همراستایی رخ نمی‌دهد و حتی اگر هم چنین پدیده‌ای اتفاق

افتد، تأثیر آن بز رمین بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد، و دو

مورد دیگر هم در سال‌های 1982 و 2000 اتفاق افتاد. در هر دسامبر هم زمین و خورشید با مرکز

کهکشان راه شیری هم تراز می‌شوند، اما این یک رخداد سالانه است که هی تبعاتی هم ندارد.

 

سوال) آیا اصلا سیاره‌ یا کره کوتوله قهوه‌ای رنگ به نام «نیبیرو»، «کره ایکس» و یا «اریس» وجود

دارد که در حال نزدیک شدن به زمین باشد و سیاره ما را در معرض تخریب گسترده قرار دهد؟

ناسا) نیبیرو یا داستان‌های دیگری که در مورد سیارات نزدیک‌شونده به زمین مطرح می‌شود،

همگی شوخی‌های اینترنتی هستند. این ادعاها هیچ ریشه‌ای در واقعیت ندارند. اگر واقعا نیبیرو یا

سیاره ایکسی وجود داشت که در حال حرکت به سمت زمین بود و قرار بود در سال 2012 به زمین

برخورد کند، اخترشناسان حداقل از ده سال قبل آن را شناسایی و ردیابی می‌کردند و این سیاره باید

اکنون با چشم غیرمسلح قابل رویت می‌شد. واضح است که چنین چیزی وجود ندارد. البته «اریس»

واقعی است، اما آن هم سیاره‌ای کوتوله شبیه به «پلوتون» است که همواره در بیرون از منظومه

شمسی باقی می‌ماند. نزدیک‌ترین فاصله‌ای که این سیاره می‌تواند با زمین داشته باشد، 4 میلیارد مایل است.

 

سوال) آیا در سال 2012 زمین مورد اصابت یک شهاب سنگ قرار می‌گیرد؟

ناسا) زمین همواره در معرض تأثیرات ستاره‌های دنباله‌دار و شهاب‌سنگ‌ها قرار دارد، اما اصابت‌های

بزرگ بسیار نادر است. آخرین برخود بزرگ یک شهاب‌سنگ با زمین به 65 میلیون سال قبل

بازمی‌گردد که موجب انقراض دایناسورها شد. امروزه اخترشناسان ناسا بررسی‌های موسوم به

«بررسی ایمنی فضایی» انجام می‌دهند تا اجرام بزرگ نزدیک به زمین را مدت‌ها پیش از برخورد

شناسایی کنند. ما پیش از این مشخص کرده‌این که هیچ شهاب سنگ بزرگی مانند آنچه که

دایناسورها را منقرض کرد، زمین را تهدید نمی‌کند.

 
 

سوال) موضع دانشمندان در قبال ادعای به پایان رسیدن دنیا در سال 2012 چیست؟

ناسا) ریشه علمی ادعای بروز فاجعه و تغییرات شدید در سال 2012 کجاست؟ مدارک آن کجاست؟

هیچ مدرکی وجود ندارد و همه این‌ها تخیلاتی هستند که در کتاب‌ها، فیلم‌های سینمایی، برنامه‌های

مستند و یا حتی در اینترنت ساخته شده‌اند، ما نمی‌توانیم این حقیقت را تغییر دهیم. هیچ مدرک

معتبری که ادعای رخ دادن پدیده‌های غیرعادی در دسامبر 2012 را تائید کند، وجود ندارد.



+ نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:34 توسط MoBiN |

دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای دیوونه وار با صدای مسیح و آرش ای پی
( تنظیم : سعید انصار )


دانلود آهنگ دیوونه وار از مسیح و آرش ای پی



ادامه مطلب


+ نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:32 توسط MoBiN |

کارت پستال درخواستی طراحان

سنگ ، کـــآغـَذ ، قیچی .!

بازی میکردیــــم . . . منو اون .

منـ سنگ آوردَم. . .کـآغد آورد مچـآلـَم کرد .


من کـآغذ آوردَم . . .قیچی آورد بریـدَم .

قیچی آوردَم . سنگـ آورد منو شکست .

واین گونه منو له کرد . بریـد و شکست .

و درتمـآم ِ بازی نـگـآه ِ من به ِ او بود کِه چطور

برای خورد کردَنـم تلـــآش میکـُنه .

بـآشه تو بـردی


+ نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:20 توسط MoBiN |

 

داستان کوتاه درد عاشقی

هر نگاه بستگی به احساسی که در آن نهفته است , سنگینی خاص خودش را دار
و نگاهی که گرمای عشق در آن نهفته باشد , بدون انکه احساس کنی , تنت را می سوزاند
اولین بار که سنگینی یک نگاه سوزنده را احساس کرد , یک بعد از ظهر سرد زمستانی بود
مثل همیشه سرش پایین بود و فشار پیچک زرد رنگ تنهایی به اندام کشیده اش , اجازه نمی داد تا سرش را بلند کند
می فهمید , عمیقا می فهمید که این نگاه با تمام نگاه های قبلی , با همه نگاه های آدم های دیگرفرق می کند
ترسید , از این ترسید که تلاقی نگاهش , این نگاه تازه و داغ را فراری بدهد
همانطور مثل هر روز , طبق یک عادت مداوم تکراری , با چشم هایی رو به پایین , مسیر هر روزه ش را, در امتداد مقصد هر روزه , ادامه داد .
در ذهنش زندگی شبیه آدامس بی مزه ای شده بود که طبق اجبار , فقط باید می جویدش
تکرار , تکرار و تکرار
سنگینی نگاه تا وقتی که در خونه را بست , تعقیبش کرد
پشتش رابه در چسباند و در سکوت آشنای حیاط خانه , به صدای بلند تپیدن قلبش گوش داد
برایش عجیب بود , عجیب و دلچسب
***
از عشق می نوشت و به عشق فکر می کرد
ولی هیچوقت نه عاشق شده بود و نه معشوق
در ذهن خیالپردازش , عشق شبیه به مرد جوانی بود
مرد جوانی با گیسوان مشکی مجعد و پریشان و صورتی دلپذیر و رنگ پریده
پنجره رو به کوچه اتاقش را باز کرد
انتهای کوچه , همان درخت کاج قدیمی , همان دیوار کاه گلی , همان تیر چوبی چراغ برق بود و … دوباره نگاه کرد
تمام آن چیزها بود و یک غریبه
***
مرد غریبه در انتهای کوچه قدم می زد و گهگاه نگاهی به پنجره باز اتاق او می انداخت
صدای قلبش را بلند تر از قبل شنید ,
احساس کرد صدای قلبش با صدای قدم زدنهای مرد گره خورده
پنجره رابست و آرام در حالیکه پشتش به دیوار کشیده می شد روی زمین نشست
زانوانش را در بغل گرفت و به حرارتی که زیر پوستش می دوید , دلسپرد
***
تنهایی بد نیست
تنهایی خوب هم نیست
کتابهای در هم و ریخته و شعر های گفته و ناگفته
خوبیها و بدیه
سرگردانی را دوست نداشت
بیرون برف می بارید و توی اتاق باران
با خودش فکر می کرد : تموم اینا یک اتفاق ساده بود , اتفاق ساده ای که تموم شد .
سعی کرد بخوابد
قطره های اشکش را پاک کرد و تا صبح صدای دلنشین قدم زدنهای مرد غریبه را در ذهنش تکرار کرد .
***
روز بعد , تازه بود
با احساسی تازه و نو , متفاوت از روزهای قبل
صورتش را در آینه مرور کرد و روژ کم رنگ سرخ , به لبهایش مالید
بیرون همه جا سفید بود
انتهای کوچه کمی مکث کرد
با خودش گفت , همینجا بود , همینجا راه می رفت
سرش را پایین انداخت و مسیر هر روزه را در پیش گرفت
زیر لب تکرار می کرد : عشق دروغه , مسخره اس , بی رحمه , داستانه , افسانه اس
***
ایستگاه اتوبوس و شلوغی هر روزه و انتظار .. و گرمای آشنای یک نگاه
قفسه سینه اش تنگ شد
طاقت نیاورد و سرش را بلند کرد
دوقدم آنطرف تر , فقط با دو قدم فاصله , مرد غریبه ایستاده بود
تلاقی دو نگاه کوتاه بود و … کوتاه بود و بلند
بلند .. مثل شب یلد
نگاهش را دزدید
***
نیاز به دوست داشتن ,
نیاز به دوست داشته شدن ,
نیاز به پس زدن پرده های تاریکخانه دل
نیاز به تنها گذاشتن تنهایی ه
و نیاز و نیاز و نیاز
چیزی در درونش خالی شده بود و چیزی جایگزین تمام نداشته هایش
تلاقی یک نگاه و تلاقی تمام احساسات خفته درونی
تمام تفسیرهای عارفانه اش از زندگی و عشق در تلاقی آن نگاه شکل دیگری به خود گرفته بود
می ترسید
می ترسید از اینکه توی اتوبوس کسی صدای تپیدن های قلب فشرده اش را بشنود .
***
مرد غریبه همه جا بود
با نگاه نافذ مشکی و شالگردن قهوه ای اش
و نگاه سنگین تر , و حرارت بیشتر
بعد از ظهر های داغ تابستان را به یادش می آورد در سرمای سخت زمستان
زمستان … تنهایی
سرمای سخت زمستان تنهایی
و بعد از ظهر ها تا غروب
انتهای کوچه بود و صدای قدم زدن های مرد غریبه
و شب .. نگاه عطشناک او بود و رد گام های غریبه بر صفحه سفید برف
***
روزهای تازه و جسارت های تازه تر
و سایه کم رنگ آبی پشت پلک های خمار
و گونه هایی که روز به روز سرخ تر می شد
و چشم هایی که دیگر زمین را , و تکرار را جستجو نمی کرد
چشم هایی که نیازش
نوازش های گرم همان نگاه غریبه .. نه همان نگاه آشنا شده بود
زیر لب تکرار می کرد : - آی عشق .. آی عشق .. آی عشق
***
شکستن فاصله شبیه شکستن شیشه خانه همسایه ای می ماند که نمی دانی تو را می زند یا توپت را با مهربانی پس می دهد
چیزی بیشتر از نگاه می خواست
عشق , همان جوان رنگ پریده با موهای مشکی مجعد توی خواب هایش
جای خودش را به مرد غریبه داده بود
و حالا عشق , مرد غریبه شده بود
با شال گردن قهوهای بلند و موهای جوگندمی آشفته
و سیگاری در دست
دلش پر می زد برای شنیدن صدای عشق
صدای عشقش
مرد غریبه هر روز بود
و هر شب نبود
***
برف می بارید
شدید تر از هر روز
و او , هوای دلش بارانی بود
شدید تر از هر روز
قدم هایش تند بود و نگاهش آهسته
با خودش فکر می کرد , اینهمه آدم برای چه
آدم های مزاحمی که نمی گذاشتند چشمانش , غریبه را پیدا کند
غریبه ای که در دلش , آشنا ترینش بود
سایه چتری از راه رسید و بعد …
- مزاحمتون که نیستم ؟
صدای شکستن شیشه آمد
غریبه در کنارش بود
صدایی گرم و حضوری گرم تر
باور نمی کرد
هر دو زیر یک چتر
هر دو در کنار هم
- نه , اصلا , خیلی هم لطف کردین
قدم به قدم , در سکوت , سکوت !!!….. نه فریاد
آی عشق .. ای عشق … آی عشق , تو چه ساده آدم ها را به هم می رسانی .. و چه سخت
کاش خیابان انتهایی نداشت
بوی عطر غریبه , بوی آشنایی بود , بوی خواب و بیداری
- سردتون که نیست
- نه ... اصل
دو بار گفته بود ” نه اصلا ”
از خودش حجالت می کشید که زبانش را یارایی برای حرف زدن نبود
سردش نبود , داغش بود
حرارت عشق , تن آدم را می سوزاند
غریبه تا ابتدای کوچه آمد
ابتدای کوچه ای که برای او , انتهایش بود
- ممنونم
نگاه در نگاه , کوتاه و کوبنده
- من باید ممنون باشم که اجازه دادید همراهتون باشم
آرامش , احساس آرامش می کرد و اضطراب
آرامش از با هم بودن و اضطراب از از دست دادن
- خدانگهدار
قدم به قدم دور شد
به سوی خانه , غریبه ایستاده بود و دل او هم , ایستاده تر
در را گشود و در لحظه ای کوتاه نگاهش کرد
غریبه چترش را بسته بود
***
بلوغ تازه , پژمردن جوانه های پیچک تنهایی
تب , شب های بلند و خیال پردازیهای بلند تر
” اون منو دوست داره .. خدای من .. چقدر متین و موقر بود … ”
از این شانه به آن شانه .. تا صبح .. تا دیدار دوباره
***
خیابان های شلوغ , دست ها ی در جیب و سرهای در گریبان
هر کسی دلمشغولی های خودش را دارد
و انتظار , چشم های بی تاب و دل بی تاب تر
” پس اون کجاست ”
پرده به پرده آدم های بیگانه و تاریک و دریغ از نور , دریغ از آشنای غریبه
” نکنه مریض شده .. نکنه … ”
اضطراب و دلهره , سرگیجه و خفقان
عادت نیست , عشق آدم را اینگونه می کند
هیچکس شبیه او هم نبود , حتی از پشت سر
” کاش دیروز باهاش حرف می زدم , لعنت به من , نکنه از من رنجیده … ”
اشک و باران , گریه و سکوت
واژه عمق احساس را بیان نمی کند
واژه .. هیچ کاری از دستش بر نمی آید .
***
انتهای کوچه ساکت
پنجره باز
هق هق های نیمه شب
و روزهای برفی
روزهای برفی بدون چتر
” امروز حتما میاد ”
و امروز های بدون آمدن
***
بدست آوردن سخت است , از دست دادن کشنده , انتظار عذاب آور
غریبه , نه آمده بود , نه رفته بود
روزها گذشت , و هفته ها و .. ماه ه
بغض بسته , پنجه های قطور تنهایی بر گردن ظریفش گره خورده بود
نه خواب , نه بیداری
دیوانگی , جنون … شاید برای هیچ
” اون منو دوست داشت … شایدم … ”
علامت سئوال , علامت عشق , علامت ترید
پنجره همیشه باز .. و انتهای کوچه همیشه ساکت … همیشه خلوت
آدم تا چیزی را ندارد , ندارد
غم نمی خورد
تا عشق را تجربه نکند , عاشقی را مسخره می پندارد
و وای از آن روزیکه عاشق شود
***
پیچک زرد و چسبناک تنهایی در زیر پوستش جولان می داد
و غریبه , انگار برای همیشه , نیامده , رفته بود
مثل سرخی گونه هایش , برق چشمان درشتش و طراوتش و شادابی اش
نگاهش از پنجره به شکوفه های درخت گیلاس همسایه ماسید
اگر او بود …
اما .. او … شش ماه بود که نبود
گاهی وقت ها , امید هم , نا امید می شود
زیر لب زمزمه کرد : ” عشق دروغه , مسخره اس , بی رحمه , داستانه , افسانه اس
از به هیچ به پوچ رسیدن
تجربه کردن درد دارد
درد عاشقی
و تمام اینها را هیچ کس نفهمید
دلی برای همیشه شکست و صدایش در شلوغی و همهمه آدم ها , نه … آدمک ها .. گم شد .
***
صدای در , و پستچی
- این بسته مال شماست
صدای تپیدن دلش را شنید , مثل آن روزها , محکم و متفاوت
درون بسته یک کتاب بود
” داستان های کوتاهی از عشق ”
پشت جلد , عکس همان غریبه بود , با همان نگاه ,
قلبش بی محابا می زد , و نفس هایش تند و از هم گسیخته
روی صفحه اول با خودکار آبی نوشته شده بود
” دوست عزیز , داستان سیزهم این کتاب را با الهام از ارتباط کوتاهمان نوشته ام , امیدوارم برداشت های شخصی ام از احساساتت که مطئنم اینگونه نبوده است ببخشی , به هر حال این نوشته یک داستان بیشتر نیست , شاد باشی و عاشق ”
احساس سرگیجه و تهوع
” ارتباط کوتاهمان !!! ”
انگشتانش ناخودآگاه و مضطرب کتاب را جستجو می کرد ,
داستان سیزدهم :
(( درد عاشقی ))
هر نگاه بستگی به احساسی که در آن نهفته است , سنگینی خاص خودش را دارد
و نگاهی که گرمای عشق در آن نهفته باشد , بدون انکه احساس کنی , تنت را می سوزاند
اولین بار که سنگینی یک نگاه سوزنده را احساس کرد …
…………………………………..
…………………………
……………….
…….
….***
آهسته لغزید
سایش پشت بر دیوار
سقوط
و دیگر هیچ …..




+ نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:13 توسط MoBiN |

وقتی از دستشویی میان بیرون اگه دمپایی خیس باشه

میگن کی خیس کرده

.

.

.

صدای تلویزیون رو کم میکنن

.

.

.

 

هوا چه خنکه...چه بادی میاد

مقدمه چینی پدرها برای خاموش کردن کولر



+ نوشته شده در جمعه 29 دی 1386برچسب:,ساعت 17:28 توسط MoBiN |

 

امیر قلعه نوعی

برید ادامه مطلب خبر اومدن فرهاد مجیدی رو بخونین
و اینکه قلعه نویی به فرهاد چی گفته

 



ادامه مطلب


+ نوشته شده در چهار شنبه 29 آذر 1386برچسب:,ساعت 15:38 توسط MoBiN |

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد